خلاصه کتاب:
زندگی پروانه در محلهای ساده و پرچالش تهران جریان دارد. او با پدری درگیر مشکلات خانوادگی بزرگ شده است. ورودش به آژانس هواپیمایی، نقطهی عطفی در زندگیاش میشود. رابطهای عمیق میان او و کیان، مدیر آژانس، شکل میگیرد. اما رفتوآمدهای سام، خلبانی قدیمی و نزدیک به کیان، مسیر داستان را پیچیدهتر میکند.
خلاصه کتاب:
حاجآقا ب، بزرگ محله، دختری دارد پرانرژی و متفاوت. او مسیرهایی خلاف باورهای پدرش را تجربه میکند و همین تفاوت، داستانی پر از ماجراهای شیرین و خواندنی میسازد.
خلاصه کتاب:
دختری جوان، در آستانهی ۲۱ سالگی، پر از رویاهای خاموش. همانند همه، میان فراز زندگی و فرود روزمرگی، درگیر عشق، هوس یا حسرت. خاطرات شکستخوردهاش همچنان باقیاند؛ نه تمام میشوند، نه فراموش، تنها رسوبی آرام در جانش مینشینند.
خلاصه کتاب:
شروع رابطهی کیا و آوا، شبی کوتاه و بیادامه است. اما گذر زمان همهچیز را تغییر میدهد؛ تماس آوا پس از چند هفته، پیشنهادی تازه پیش پای کیا میگذارد. پیشنهادی که در ظاهر ساده و منطقی است، اما در عمل، به تجربهای عاطفی و کمتکرار بدل میشود؛ تجربهای که از دل یک توافق بیتعهد، عشق را زنده میکند.
خلاصه کتاب:
آی نور دختر نویسنده ای که با شخصیت های کتاب هایش زندگی می کند شخصیتی را خلق می کند که آن را در وجود استادش می یابد... آی نور در پس اتفاق وحشتناکی که برایش رخ داده اشک و غم مهمان دل و جانش شده و مادرش را نگرانکرده .... آرمان پسر حاج مطیب به دنبال تصاحب آی نور و ماجرایی که با رسیدن به موقع استاد فروتن، ناکام می ماند و ...
خلاصه کتاب:
داستان دربارهی دختری به اسم تاراست که در اثر یک تصادف حافظه اش رو از دست میده.اما توی گذشته اش اتفاقی افتاده که باعث شده پدرش ازش متنفر بشه و همیشه اونو تحقیر کنه و کتک بزنه.تارا هم که میبینه نميتونه با این شرایط زندگی کنار بیاد به کمک دوستش فرار میکنه ....
خلاصه کتاب:
درمورده دختری به اسم تارا که تو گذشته خانواده اش رو از دست داده وارد دانشگاه میشه و با استاد جدیدش به اسم آرتان تُرکان آشنا میشود اما نمیداند که زندگیش با یک مهمونی شروع میشود که آرتان تُرکان هم انجاست و مجبور میشود کاری را انجام دهد که تابحال انجام نداده.
آن کار چیست که زندگی اش را زیر و رو کرده؟
خلاصه کتاب:
در مـورد دخـتری بہ اسـم نیـلای که نخبـہ جهانـیہ و خیـلی از جاسـوس های آمریـکایی دنبـال از بیـن بردنـ نیـلایـن!
یکـی از ایـن جاسـوس ها سایـس ..
فقـط با ایـن تفاوت کہ سایـه دنبـال انتقـام عشق سـیاه قدیـمیش از نیـلایہ..
تو ایـن انتقـام گیـری سایـہ با حامـی پسـر مغرور و سـردی کہ از نیـلای متنفـره دوسـت میـشہ
ولیـ نیـلای باهوشـ تر ای ایـن حرفاست. . .
و توی همیـن گیـر و دار نیـلای ناخواسته عاشق حامی میشه
و بـمب یہ اتفـاق بزرگـ کہ نیلای مهری و مجبور میکنه همسـر حامی حصـاری بشہ...
ولـی حامی هنوز دلـش با سایـس ولی .
خلاصه کتاب:
من آرمین افخم! مردی ۳۴ ساله و صاحب هولدینگ افخم! تاجر معروف ایرانی! عاشق دلارا، دخترِ خدمتکار خونمون میشم!دختری ساده و مظلوم که بعد از مرگ مادرش پاش به اون خونه باز میشه.خونه ایی که میشه جهنم دلی، تا زمانی که مال من بشه،اما این تازه شروع ماجراست، درست شب عروسی من متوجه بیماری میشم که دلی به اون مبتلاست…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بهشت بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.